در روزگار خوانندگان یک شبه هستیم. کسانی که شب تا به صبحی طول میکشد رسیدنشان به عرش و البته شاید به فرش. وقتی هنوز یک آلبوم هم حتی ندارند، بزرگترین رسانهی تبلیغاتی ایران یعنی تلویزیون در اختیارشان است. چون قارچ سر بر میآورند و همه جا هم دیده میشوند. کنسرت برگزار میکنند و پولها در میآورند...
این روزگارِ موسیقی پاپ در این چند سال اخیر است.
اما هنوز هم هستند خوانندگانی که سطح کیفیِ کارشان بالاست. درست میخوانند. پله پله بالا آمدهاند. شاگردی کردهاند در نزد بزرگانِ موسیقی. رسیدنشان به عرش سالها زمان برده و مرارتها برایش کشیدهاند.
یکی از این خوانندگان حمید حامی است. او به گواهِ اهل فن خوانندهای توانا با صدایی توانمند است. چند روزی است که حامی در مخمصه افتاده است.
در روزهای گذشته کنسرت حمید حامی در شیراز با حاشیه همراه شد. فیلمی از اجرای او در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید که گویی وقتی حامی مشغول خواندن است، در مانیتورِ پشتِ سرِ او تصویری مستهجن پخش میشود.
چنین اتفاقی فینفسه مورد پذیرش نیست و شاید در هیچ کجای جهان در برگزاری کنسرتهای رسمی از چنین تصویری استفاده نکنند. پس به طور حتم باید با مسبب واقعیِ آن برخورد کرد. مردم در رویدادهای هنری و به خصوص کنسرتها میخواهند در کنارِ خانوادههایشان در کمال آرامش حضور داشته باشند و از هنر موسیقی لذت ببرند. پس هر رخدادی که موجب ایجاد خللی در این زمینه شود، باید مورد پیگری قرار گیرد.
فارغ از اینکه فیلم منتشر شده از کنسرت حمید حامی اساسا ساختگی است یا به طور واقعی در سالن هم پخش شده است و فارغ از اینکه مقصر اصلی این ماجرا کیست؛ باید از فضای رسانهای ایجاد شده در روزهای گذشته تعجب کرد.
برخی از رسانههای حتی رسمی کشور به استقبال ممنوعالفعالیتیِ حمید حامی رفتهاند و تیترهایی در اینباره زدند. تیترهایی که هیچ منبع موثقی نداشت.
بیایید کمی شکاکانه به ماجرا نگاه کنیم؛ بیایید این ماجرا را به مافیای پنهانِ موجود در موسیقی ایران ربط دهیم. مافیایی که با هر خوانندهی با کیفیتی مقابله میکند. مافیایی که درآمدش را از راه خوانندگانِ سطحی و زودگذر کسب میکند نه کسانی که در کارشان اندیشه و ماندگاری دارند.
به هر حال حمید حامی در این سالها فعالیتی مستقل داشته و هرگز حاضر نشده به استثمار هیچ تهیه کنندهای دربیاید؛ پس دور از ذهن نیست که بخواهند او را از صحنه پایین بکشند.
از سوی دیگر برخی رسانهها شهوت دیده شدن دارند و برای رسیدن به این منظورشان حتی اخلاق را هم زیر پا میگذارند. برخی برای چند کلیکِ بیشتر حاضرند امثال حامی را به ورطهی نابودی بکشانند.
در این میان اما روز گذشته علی ترابی مدیر کل دفتر موسیقی در گفتوگو با یکی از رسانهها، به صراحت بحث ممنوعالفعالیتیِ حمید حامی را رد کرد تا ثابت شود که برخیها با صلاحدید خود به پیشوازِ ممنوعالفعالیتیِ حامی رفتهاند.
ترابی گفته است که مسئولیت بررسیِ موضوع پیش آمده در کنسرت حمید حامی به عهدهی استان فارس است که مجوز این کنسرت را صادر کرده است.
به هر روی هر چه که هست، باید نخست مسببِ اتفاق رخ داده را جستجو کرد. کنسرتی که در شیراز برگزار شده، نخستین اجرای حمید حامی نیست. او سالهای درازی است که در عرصه موسیقی ایران فعالیت میکند و کنسرتهای بسیاری هم برگزار کرده است. حامی به خوبی میداند که محدودیتها چیست و خط قرمزها کجاست.
پس عاقلانه اگر به ماجرا نگاه کنیم؛ حامی نباید با چنین کاری خود را در چنین مخمصهای بیاندازد. شاید مسئول فنیِ سالن مقصر باشد. شاید اشتباه سهوی بوده است شاید قصد و غرضی در کار است و چندین شایدِ دیگر که ممکن است در این ماجرا دخیل باشند.
کسانی که تجربه برگزاری کنسرت در سالنهای مختلف ایران را دارند، به خوبی میدانند که هر تصویر و یا فیلمی که قرار باشد در هنگام اجرا و یا حتی قبل از اجرا از طریق مانیتورهای صحنه پخش شود، باید نخست به تایید مسئولان نظارتی برسد. پس هر موردی در این فیلمها و یا تصاویر باشد، خیلی زود مشخص و حذف میشود.
به هر روی ماجرا کمی پیچیده است و باید منتظر تحقیقِ مسئولان حراستیِ استان فارس باشیم. آنها هستند که باید مقصر اصلی این ماجرا را پیدا کنند تا پس از روشن شدن ماجرا تصمیمی درست دربارهاش اتخاذ شود.
ما اما نباید به پیشوازِ ممنوعالفعالیتیِ خوانندهای برویم که همواره کیفیتیِ بالا در کارش ارائه کرده است.
*تسنیم
ارسال نظر